هريک از نيروهاي حاضر در جبهه فراگير انقلاب به تنهايي شبيه يک نهر هستند که طرف مقابل به آساني ميتوان از آن رد شود ولي اگر با يکديگر پيوند بخورند -ليست واحد بدهند- به رودخانه خروشاني تبديل خواهند شد که عبور از آن ناممکن است!
خبرگزاري فارس،گروه سياسي؛ «حسين شريعتمداري» در يادداشتي با پرداختن به موضوع انتخابات، نوشت:
آنچه در اين وجيزه آمده است، نه شعار است که اما و اگر داشته باشد، و نه پيچيده است که به سختي قابل درک باشد. اشارهاي گذرا به چند نکته بديهي درباره انتخابات پيشروي است. بخوانيد!
1- مجلس کنوني اگرچه اقدامات مثبت و قابل قبولي داشته است ولي در مجموع مجلسي که در تراز و شايسته نظام جمهوري اسلامي و مردم شريف آن باشد، نبوده است. کمتوجهي نزديک به بيتوجهي بسياري از نمايندگان به مشکلات مردم، حمايت غيرقابل توجيه اکثر نمايندگان از برخي اقدامات دولت که با منافع ملي ناسازگار بوده است و يا برخورد خنثي با آن، رها کردن وظيفه نظارتي مجلس که تحميل سختيهاي فراوان معيشتي به ملت را در پي داشته است، برخي از رانتخواريها و سوءاستفادههاي مالي که باعث ردصلاحيت دهها نماينده کنوني از سوي شوراي نگهبان شده است و. نشان ميدهد که اگر در انتخاب نمايندگان براي مجلس پيشروي دقت لازم به کار گرفته نشود، شرايط سخت و دشواري به مردم و نظام تحميل خواهد شد.
2- اين روزها بسياري از همان نمايندگان که خسارتهاي بعضاً غيرقابل جبراني را به بار آوردهاند، همراه با ساير همحزبيهاي خود که شماري از آنها در دولت حضور داشته و دارند، به جاي پوزش از مردم که کمترين وظيفه ديني و ملي آنان است، به سوي ديگر ميدان رفته و عليه مشکلات و پلشتيهايي که خود عامل و علت آن بودهاند، شعار ميدهند! انگار نه انگار که بسياري از مشکلات کنوني، مخصوصاً در عرصه اقتصاد و معيشت مردم را خود آنها به بار آوردهاند.
3- اين جماعت با استفاده از نشريات فراواني که با سخاوت غيرقابل توجيه نظام در دست دارند و بهرهگيري از جايگاه و پستهايي که در اختيارشان است، از يک سو به توهمپراکني درباره نيروهاي دلسوز مشغولند و از ديگر سو، اصرار دارند کارنامه سياه و غيرقابل قبول خود را که در مواردي به فساد نيز آلوده است، موجه قلمداد کنند و در اين معرکه از حمايت آشکار رسانههاي دشمن و فضاي مجازي بيدر و پيکر و
دروغ پراکني و تهمتزنيهاي آن نيز برخوردارند!
4- اکنون بايد پرسيد کداميک از موارد يادشده که فقط اندکي از بسيارهاست خلاف واقع بوده و صحت ندارد؟! اگر اين موارد قابل ترديد نيست -که نيست- کمترين کوتاهي در انتخاب نمايندگان شايسته و انقلابي و فداکار ميتواند خسارتهاي فراوان و حتي در حد فاجعه را به دنبال داشته باشد. اين نکته از نگاه طيف دلسوزان انقلاب پنهان نيست ولي با کمال تاسف مشاهده ميشود که اين طيف به جاي آنکه عزم خود را جزم کنند و براي برخورداري از يک مجلس تراز اسلام و انقلاب و مردم، سر از پا نشناسند -با عرض پوزش- در پيچ و خم سليقهها (و نه اصول متفاوت) ايستادهاند و جاي «بايدها» و «نبايدها» را به فراموشي سپردهاند! و حال آنکه اگر شرايط را حساس و موقعيت نظام و مجلس را خطير و انتخاب نمايندگان شايسته را حياتي ميدانند -که ميدانند- بايد سليقههاي متفاوت را به نفع اصول کنار بگذارند و به جاي حرکت در جهت يک ائتلاف کارساز، سر گردنه با يکديگر کشتي نگيرند!. و در اين باره گفتنيهايي هست؛
5- اصليترين و ضروريترين شرط لازم براي «ائتلاف» چند گروه با سليقههاي متفاوت «تنازل» است. با اين توضيح که اگر هر يک از طرفين روي سليقه سياسي خاص خود پافشاري کرده و حاضر نباشد از آن کوتاه بيايد، هرگز هيچ ائتلافي صورت نخواهد گرفت. سخن از کوتاه آمدن و تنزل در اصول نيست، چرا که دلسوزان انقلاب و مردم دوستان، در اصول اختلافي ندارند و اگر داشتند که در اين حلقه نبودند، سخن درباره تنزل در سليقههاست که لازمه آن صداقت در ادعاي انقلابي و مردمي بودن است. نميتوان از يکسو داعيه انقلابي و مردمي بودن داشت و در همان حال حاضر به فدا کردن سليقه خود به نفع نظام و مردم نبود!
6- در قضاوتهاي حضرت امير عليهالسلام آمده است که دو زن ادعاي مادري کودکي را داشتند و پس از آنکه احتجاجها و نصايح حضرت کارگر نيفتاد، به انذار خاصي روي آورده و به تهديد فرمودند شمشيري بياوريد تا کودک را به دو نيمه کنم و هر يک سهم خود را بردارد! در اين هنگام، مادر واقعي به تصور اينکه حضرتش چنين خواند کرد سراسيمه گفت؛ فرزند از آن ديگري است و اميرالمومنين فرمودند؛ او مادر واقعي است که حاضر نيست جان فرزند دلبندش در اين ميان به مخاطره افتد. انتظار آن است که گروههاي دلسوز اسلام و انقلاب در وانهادن سهم خود به سود نظام و مردم پيشقدم باشند و نه بر کرانهاي ايستاده و حتي به بهاي
از بين رفتن ائتلاف بر سليقه خود اصرار بورزند. مجلس شوراي اسلامي شرکت سهامي نيست که هر يک از گروهها براي خود سهمي در فهرست نامزدهاي نمايندگي مطالبه کنند!
7- براي نمايندگي مجلس اگرچه سخن از ايمان و تقواي ديده شده، تخصصهاي تعريف شده، شجاعتهاي اثبات شده، سادهزيستيهاي پذيرفته شده، انقلابي بودنهاي به ظهور رسيده، مردمي بودنهاي تجربه شده، مقاومتهاي آزموده در برابر دشمنان، پاکدستيها و. در ميان است و از اين روي هرکه را شايستهتر ميدانند بايد در فهرست نامزدهاي مورد نظر بنشانند اما همين جا بايد به يکي از لغزشها که ميتواند خسارتآفرين باشد اشاره کرد و آن، اينکه براي يافتن واجدين اين خصوصيات نميتوان درپي «نقطه ايدهآل» بود! چرا که افرادي با اين خصوصيات کامل و شامل که ضمناً مورد قبول و توافق همگان نيز باشند به ندرت يافت ميشوند. بلکه در اين زمينه بايد به حد و اندازه متعارف بسنده کرد و از اين حد و اندازه متعارف نيز کوتاه نيامد. سخن درباره حضور شايستگان در فهرست پيشنهادي است و قرار نيست که کمتر از امام و امامزاده را به مجلس نفرستيد!
8- يک فوتباليست 35 ساله پير است ولي يک مجتهد يا استاد تمام 65 ساله دانشگاه جوان است. جوانگرايي که حضرت آقا به حکمت بر آن تاکيد فرمودهاند همانگونه که حضرت ايشان اشاره داشتند به معنا و مفهوم پيرزدايي نيست. مگر ميتوان از تجربيات گرانبهاي آنان بينياز بود؟! تصور نگارنده آن است که منظور از جوانگرايي، به ميدان آوردن جوانان و شکست حلقههاي بستهاي است که برخي از جريانات سياسي پديد آورده و مسئوليتها را ملک طِلق و موروثي خود ميدانند. اين حلقهها بايد باز شود و جوانان به آن راه يابند. اما جواني که وارد اين حلقه مسئوليت ميشود بايد در کنار برخي از پيشينيان کار آزموده قرار گرفته و از تجربهاي که آنان آموختهاند بهرهمند باشد. و البته اين نکته نيز گفتني است که جوانان در مقايسه با ردههاي بالاي سني از جسارت، شجاعت و توان متراکم بهمراتب بيشتري برخوردارند که تحولآفرين است و چنانچه اين واقعيت ناديده گرفته شود، پويايي مجلس و يا هر مسئوليت ديگري با آسيب جدي روبهرو خواهد شد. کاش انتقال تجربيات از نسلي به نسل ديگر جدي گرفته ميشد که متاسفانه اينگونه به نظر نميرسد.
9- متاسفانه موارد ياد شده از سوي نيروهاي انقلاب و جبهه دلسوزان مردم و نظام آنگونه که بايد مورد توجه قرار نگرفته است و سخن از ارائه دو يا چند فهرست جداگانه در ميان است که بايد آن را مصداق بيتوجهي کساني دانست که «براي يک دستمال قيصريه را به آتش ميکشند»! چرا که اين اقدام ناپسند نتيجهاي جز پراکندگي آرا ندارد و نهايت آنکه ميدان را به نفع جريان بدسابقهاي باز ميکند که عليرغم کارنامه خسارتبار و دروغگوييهاي چند هفتهاي درباره رد صلاحيت نامزدهاي خود، با ليست واحد به ميدان خواهند آمد!
10- هريک از نيروهاي حاضر در جبهه فراگير انقلاب به تنهايي شبيه يک نهر هستند که طرف مقابل به آساني ميتوان از آن رد شود ولي اگر با يکديگر پيوند بخورند -ليست واحد بدهند- به رودخانه خروشاني تبديل خواهند شد که عبور از آن ناممکن است! نگارنده اين پيشنهاد را در جريان يکي از انتخابات رياست جمهوري نيز به ميان کشيد که مورد توجه دوستان قرار نگرفت و در حالي که مجموع آراي چند نامزد جداگانه آنها از تعداد راي طرف ديگر بيشتر بود، به پيروزي نرسيد.
11- چنانچه جريان ياد شده با دو و يا چند ليست جداگانه به صحنه بيايد -که شواهدي از آن در دست است- خيل عظيم نيروهاي حزبالله و وفادار به انقلاب را با سردرگمي و دلسردي روبهرو خواهد کرد، که متاسفانه تا اينجاي کار چنين بوده است و گناهي بزرگ و نابخشودني است. اگرچه هنوز هم دير نشده و اتفاق نظر آنان براي ارائه فهرست واحد دست يافتني است.
12- و بالاخره برخي از نامزدهاي جوان با وجود شايستگيهاي لازم، آنگونه که بايد براي مردم شناخته شده نيستند. چاره کار در اين خصوص هم ارائه ليست واحد است چرا که وقتي يک فهرست واحد با حضور افراد شاخص از سوي يک جريان انقلابي و خوشسابقه ارائه ميشود، به طور طبيعي -که عاقلانه نيز هست- ميتواند براي همگان
اطمينانآور باشد.
انتهاي پيام/
درباره این سایت